الوداع گل‌ساري

دوستان عزيز و خوانندگان محترم

همانگونه كه قبلا برايتان نوشته بودم از روز شنبه كارم را از دست خواهم داد و طبعا با سرنوشت نامشخصي روبرو هستم. يعني خيلي چيزها عوض خواهد شد. بنابراين شايد نتوانم ديگر اينجا چيزي بنويسم. اگر دوباره آمدم از روزهايم و تجربه‌هايم و از چيزهايي كه شاد و غمگينم مي‌كند برايتان خواهم گفت و حرفهاي شما را هم خواهم خواند. دلم ميخ‌واست (مانند اوشا) متني رسا در اين پست در اختيارتان باشد كه بخوانيد ولي متاسفانه جز اين كه در حضورتان است از مغزم تراوش نكرد.

درود بر همه‌ي شما

هر وقت به تو فكر مي‌كنم

ياد بزرگترين اشتباه زندگيم مي‌افتم.

كاش اينقدر فكر نمي‌كردم كه تو روزي آدم موفقي خواهي شد.

كاش ترا هم با خودم ميكشيدم پايين. ور دل خودم

گاه به گاه

گاه مهم است

گاهي هم مهم نيست

و اين گاه به گاه بودن و نبودنت

بي تابم مي‌كند.