سالها بود که کار دولتمردان ایرانی زوم شده بود روی دامن خانم‌ها که یکی مثل رضا خان می‌خواست یک وجب بالاترش ببرد و دیگری می‌خواست چند وجب بیاوردش پایین.


در صف بانک دو نفر جوان امروزی خوش هیکل ایستاده‌اند. هرکدام شلواری جین به پا دارند و یک تی شرت تابستانی. کافی است دستشان را کمی بلند کنند و یا کمی خم شوند تا شورتشان (همان تنکه‌ی خودمان) از زیر شلوار بزند بیرون. آنهم چه تنکه‌هایی. نظر دختر خانم‌های تازه به دوران رسیده(از نظر سنی) را نمی‌دانم اما بنظر من که بعضی چیزها را در خشت خام می‌بینم چنین پسرانی با ناز و ادا اطوارهای زنانه به لعنت خدا هم نمی‌ارزند چه برسد به فانت******زی هم‌**آغوشی. مگر آنکه خدای ناکرده هو*********س کنم به هم********جنس

(تا بخواهیم دو کلمه از ماحصل تراوشات ذهنی‌مان را منتشر کنیم از ترس تر شدن فیل‌مان (فیل‌مان تر نشود) خدا می‌داند چقدر باید ستاره بین هر کلمه ردیف کنیم. راستی کسی اطلاع دقیق دارد که این‌کار موثر است یا نه این ستاره گذاشتن ها را می‌گویم.)