از ماشين دوستم پياده شدم. مي‌خواستم چيزي به او بگويم كه خيلي موثر و پر معنا باشد. مي‌خواستم چيزي به او بگويم كه مانند تلنگري او را از خواب بيدار كند.
خبر دارم مدتي است معتاد به ترياك شده است.
سرم را از پنجره ماشين به داخل مي‌برم و مي‌گويم: مهمترين كس در زندگيت خودت هستي اين را فراموش نكن.

دختركش را كه در صندلي عقب نشسته است اشاره مي‌كند و مي‌گويد. اگر روزي بچه‌دار شوي مي‌فهمي كه نه.
بچه‌ات مهمترين كس زندگيت است.

رفت.

ولي او تلنگري به من زد. يادم باشد دلم مي‌خواهد مهمترين كس زندگيم باشم.

(آيا او هم با اين حرف مي‌خواهد مرا بيدار كند؟)