بازگشت به خانه
450 نظر تایید نشده دارم که بیشترشان حاوی فحش و بد و بیراه به من که مدیر وبلاگ باشم است!
چنین به نظر میرسد که یکی از نوشته هایم حساسیت زیادی ایجاد کرده است و هرکس که آنرا خوانده بنا به فراخور حالش مرا هم از ناسزایی بی بهره نگذاشته است. گاهی این ناسزاها در حد اینم به آنت است و الی آخر...
دوباره نیاز به نوشتن در من پیدا شده ست و خواهم نوشت.
سری هم به دوستانی که قبلا با هزار اما و اگر و کش و قوس یافته بودم زدم(کلا ناآشنا و وبلاگی) بیشترشان کمی یا مدتی دراز بعد از من به نوشتن ادامه داده دیگر نمینویسند. امیدوارم که روزی آنها هم برگردند و بنویسند. هرچند میدانم این آرزو دست نیافتنی نیست و نیاز به نوشتن روزی آنها را وامیدارد که دوباره دست به قلم و کیبورد شوند و نفسی تازه کنند. شاید هم با نام دیگر و در جایی دیگر مینویسند. اگر چنین است دوست دارم با خبرم کنند. حتما طبع خواندن و نوشتنم هنوز به خواندن و آگاه بودن از حالشان هنوز مشتاق است.
تا دیداری نو