چکیدن از شاخه
یک ماه از پاییز گذشته است. اما هنوز چکیدن برگها از شاخه ها جان نگرفته است.
میبینی عزیزتر از جانم. کار دنیا این است. برای مردن هم باید از نو جان بگیری.
هنوز برگهای سبز گریبان شاخه های نازک و کم جان را ول نکرده اند.
هنوز برگها زرد نشده اند. هنوز برگها نارنجی و قهوای نشده اند. اما نمیدانم چرا پای درختان پر است از برگهای خاکستری؟ خود کشته اند شاید برگهایی به تهنیت قدوم فصلی خزانی.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم مهر ۱۳۸۸ ساعت توسط ناتسی
|