ظاهرا آقای آیت اله خامنه‌ای  مورد پرسش قرار گرفته‌اند که حکم چهارشنبه سوری چیست؟ ایشان هم جواب داده اند که مبنای شرعی ندارد و بعلت ضرر و زیان بهتر است از آن پرهیز شود.


حال بماند اینکه هرچی ایشان بگویند چه به حق و چه به ناحق؛ عده‌ای معترض او خواهند شد. اما اگر چهارشنبه سوری این چیزی است که امروزه شاهد آن هستیم، انصافا نه مبنای دینی و شرعی دارد و نه مبنای عقلی و مدنی.

اصل سئوال اشتباه است : از دیدگاه دینی هر نوع حرکت و عملی اگر موجب آسیب روانی و جسمی شود جایز نیست. بنابراین این دیگر نیاز به پرسیدن از آیت اله خامنه‌ای و یا سایر مراجع و یا حتی سایر عقلا ندارد. چون ماشااله مردم ایران خودشان فهیمند و دارای تمدن چند صد هزار ساله هستند! 

بماند اینکه سفره هفت سین و یا هفت شین و آئین و رسوم نوروزی - هرچند مذاق خیلی از ما را خوش نخواهد آمد- (بعلت همان توهم تمدن چندین هزار ساله) پایه و اساس دقیق و درستی ندارد و بنظر نمی‌رسد از قدمتی چند صد ساله هم حتی برخوردار باشد. ( سینه ندرید و چهره برافروخته نسازید برای حرفم دلیل و دلایل بسیاری دارم که همه عقلانی و قابل قبول است)

بیایید به نوروز و آئین رسوم آن بعنوان یک فستیوال و یا کارنوال بنگریم. بدون آنکه طبق معمول (ما ایرانی‌ها) همه چیزمان را اسباب تفخر و تفاخر بدانیم! نوروز یک جشن ساده و بسیار محلی و منطقه‌ای است که بنا به ملاحظات کاملا سیاسی امسال از سوی سازمان ملل هم شناخته شده است.

آئین‌های نوروزی آنچنان محدود است که در هیچکدام از کشورهایی که فارس زبان و یا کرد زبان در آنها زندگی نمی‌کنند شناخته شده نیست. (حال مقایسه کنید با فستیوال و کارنوال اخیری که در ریو هرساله برگزار می‌شود) از عمده مشکلاتی که این جشن امروز با آن دست به گریبان است اضافات و شاخ و برگهایی است که هر ساله به آن افزوده می‌شود.

سفره هفت سین؛ خریدهای نوروزی؛ گرانی‌های نوروزی؛ تصادفات نوروزی؛ و ... از همه مهمتر انفجارات نوروزی است.

کردها -که معتقدند نوروز مهمترین جشن ملی آنها است- به استثنای کردهایی که در ایران زندگی می‌کنند و تحت تاثیر فرهنگ ناصحیح امروزی قرار گرفته‌اند؛ به روشی عمل می‌کنند که جشنهای آغاز بهار همراه با شادی و آشتی با طبیعت و استفاده از آب و هوای سالم باشد.

ترقه و انفجار و برافروختن آتش و چه و چه که در ایران رایج است اصلا در فرهنگ و آئین آنها جایی ندارد. عوض اینها مردم لباس‌های شاد پوشیده و در محل‌هایی که توسط شهرداری مشخص شده جمع شده و دور آتش بزرگی که بر افروخته شده است جشن و شادی و رقص را با موسیقی شاد آغاز می‌کنند. (به کانالهای کرد زبان که تعداد آنها کم نیست حتما نگاه کنید kurdsat,kurdistantv,korek,kanal4,kurd1,newroz,newroztz,...  ملاحظه خواهید کرد که می‌توان جور دیگر هم شاد بود.


اما چهارشنبه سوری و جشن نوروز ما همراه با حوادث ناگوار؛ صداهای زننده ؛ رفتارهای غیر اجتماعی و آسیب رساندن شدید به طبیعت است.


بی انصاف نباشم.

تنها مردم مقصر نیستند. وقتی تفکر حاکم بر جامعه جشن و شادی را منکر می‌شود. موسیقی را حرام اعلام می‌کند. رقص و شادی را مکروه می‌داند. اینگونه می‌شود که به تدریج نیروهای و انرژی‌های جوان راه تخلیه خود را  روشهای هیجان‌زای نادرست می‌یابد.

تفکری که با وجود اذعان به این‌که شادی لازمه‌ی زندگی است اما از هر فرصتی برای گریاندن و ناراحت و اندوهبار نمودن مردم استفاده می‌کند.  دسته‌جات و گروه‌های عزاداری و سوگواری در هر کوچه و محله‌ای به پاست و مردم هم شرکت فعالانه در این گروه‌ها  دارند. پس چرا گروه‌های شادی (مردمی) در ایران معنایی ندارد. چرا دسته‌هایی وجود ندارند در این ایام که شب‌ها به خیابانها بریزند و بدون توجه به اینکه کسی دلش می‌خواهد بخوابد و یا شاد نباشد؛ به اجرای موسیقی بپردازند و مردم را بخنداند.

کدام فکر متروک باعث شده است غم و اندوه برای اتفاقاتی ظاهرا مربوط به هزاران سال پیش بر شادی و هلهله برای نو شدن طبیعت که خود شاهد آنیم غلبه یابد.

پس پر بی معنا نیست اگر باز امسال شاهد آتش افروزی و آلودگی هوا و آسیب به طبیعت و جان و مال همدیگر باشیم. پس دور از انتظار نیست خانواده‌هایی شادی امسالشان به گریه و اندوه تبدیل شود. دور از انتظار نخواهد بود اگر امسال آمار فروش ترقه و نارنجک و بمب صوتی و ... که با هیچ وصله‌ای به نوروز نمی‌چسبد افزایش یابد.

پس تنها یک نتیجه می‌توان گرفت. تفکری که منکر شادی است یا دروغگو است یا احمق.